*** *** السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) *** ***

۱۸ مطلب با موضوع «اشعار :: 12- امام زمان (ع)» ثبت شده است

قرار سینه ی زهرا بیا قرار علی


قرار سینه ی زهرا بیا قرار علی

ببین خزان شده از کینه ها بهار علی


تویی که منتقم یاس پرپری آقا

هنوز مانده به راهت نگاه تار علی


به ناله های دل فاطمه بیا مولا

که گیرد از تو تسلی غم تبار علی


به جان مادر پهلو شکسته ات برگرد

که سخت می گذر بی تو انتظار علی


میان آتش خانه تو را صدا می زد

غریب و خسته و چشم انتظار، یار علی


چه وحشیانه به خانه هجوم آوردند

میان کوچه شکستند ذوالفقار علی


فدای شال سیاهت چقدر غم داری

برای محسن شش ماهه یادگار علی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سلام ای نازنین مادر


سلام.... ای.... نازنین مادر
سلام.... ای.... سوره‌ی کوثر
سلام.... ای.... دخت پیغمبر
سلام.... ای.... یاور حیدر
----
مادر خوب و مهربونم
ستاره‌ی هفت آسمونم
برخیز و حال من نظر کن
تا صبح کنار تو میمونم
----
میخوام برات روضه بخونم
روضه‌ی کربلا و مقتل
روضه‌ی رفتن به روی تل
روضه‌ی رگهای بریده
روضه‌ی قامت خمیده
-----

میخوام برات روضه بخوانم
روضه‌ی اشک و خون دیده
روضه‌ی انگشت بریده
روضه‌ی سینه‌ی شکسته
روضه‌ی حنجره بریده
-----

میخوام برات روضه بخونم
روضه‌ی ماه و ماهپاره
روضه‌ی طفل شیرخواره
روضه‌ی کودک سه ساله
روضه‌ی گوش و گوشواره


----


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مطالب مهدوی

ایران و ایرانی ها مهم ترین شخصیت های تاریخ ساز بشری هستند


رخدادهای پیش از ظهور


دجال


سفیانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

من پسر خون خدا مهدیم


من پسر خون خدا مهدیم

وارث خون شهدا مهدیم

 

خون خدا جدّ نکوی من است

حضرت عبّاس عموی من است

 

عموی من کرامت دائم است

عموی من ماه بنی هاشم است

 

عموی من باب مراد همه است

عموی من عزیز دو فاطمه است

 

عموی من حسین را یار بود

حامی و سقّا و علمدار بود

 

عموی من امید اهلبیت است

عموی من شهید اهلبیت است

 

عموی من قبلۀ اهل ولاست

دیده فرات است و دلش کربلاست

 

عموی من به بحر بی تاب شد

آب هم از خجالتش آب شد

 

عموی من تا ببدن داشت دست

چشم زیاری برادر نبست

 

عموی من نام خوشش دلگشاست

عموی من همیشه مشکل گشاست

 

عموی من که بوده قلبش کباب

عکس سکینه دیده در موج آب

 

عموی من با همه آقائیش

همیشه بالیده به سقّائیش

 

عموی من کیست در اهلبیت

ساقی بیدست و سر اهلبیت

 

عموی من بر شهدا ماه بود

باب حوائج الی الله بود

 

عموی من سلام بر صبر او

که آب گشته زائر قبر او

 

عموی من دیده به قلب کباب

صورت شش ماهه در امواج آب

 

عموی من به آب هم ناز کرد

با جگر سوخته پرواز کرد

 

عموی من صورت نورانیش

شسته شده ز خون پیشانیش

 

دو چشم او دو چشمۀ اشک بود

تمام هستیش همان مشک بود

 

حیف که بند دلش از هم گسیخت

تمام آرزویش بر خاک ریخت

 

حیف که چشمش هدف تیر شد

دو دست او جدا ز شمشیر شد

 

حیف که شد قیام آن خسته دل

به سجدۀ آخر او متّصل

 

حیف که وقت سجده آن نازنین

دست نبودش که نهد بر زمین

 

ای که غم از شرح غمت سوخته

آب شده آتش افروخته

 

بهر تو ای دار و ندار حسین

جنّ و ملک ریخت سرشگ از دو عین

 

صفحه و انگشت و قلم گریه کرد

نیزه و شمشیر و علم گریه کرد

 

داغ تو ای ساقی بی چشم و دست

پشت حسین ابن علی را شکست

 

ای به عطایت نگه عالمین

اکشف یا کاشف کرب الحسین

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را


گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را

به هر گل می‌رسم می‌بویم او را


گل من نی بود این و نه آنست

گل من مهدی صاحب زمان است


دلم اندر هوایش می‌زند پر

شرر افکنده بر جانم چو آذر


خوش آن روزی که با شم یاور او

بمانند گدایان بر در او


خوش آن روزی که من پروانه باشم

فدای آن گل یکدانه باشم


خوش آن روزی که من بر عهد دیرین

نثار او کنم این جان شیرین


الا ای گل کجایی جان فدایت

چه باشد گر که گردم خاک پایت


ز درد انتظارت جان به لب شد

تن فرسوده‌ام در تاب و تب شد


بسی رفتند و مردند از فراقت

ندیدند در جهان آن روی ماهت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ما که لب تشنه دیدار توایم


ما که لب تشنه دیدار توایم

همه نادیده  خریدار تو ایم


نه خریدار گرفتار تو ایم

نه گرفتار که بیمار تو ایم


ای خوش آن روز که رخ بنمایی

دل و جان همه را بربایی


کی فروزنده تر از ماه بیا

یوسف فاطمه از چاه در ا


خون مظلوم تو را می خواند

آه محروم ترا می خواند


اشک معصوم ترا می خواند

قلب مغموم ترا میخواند


تو گشایندهء مشکلهایی

تو تا شفا بخش همه دلهایی


تا به کی فاطمه گوید پسرم 

تا کی اسلام بگوید پدرم


خون رخسار رسول دو سرا

فرق بشکافتهء شیر خدا


ناله های شب تار زهرا

پرچم سرخ شه کرب و بلا


همه گویند بیا مهدی جان

بشنو ناله ما مهدی جان


تیر باران تن مظلوم حسن

از دل خاک بصد شور و  محن


با تو دارد همه دم روی سخن

کی چراغ دل خوبان زمن


بگشا دیدهء از خون تر را

بنگر قلب من و مادر را


چه کسی دیده که با حال پریش

رو بگیرد زنی از شوهر خویش


با خدا گفت که ای دادگرم

من که محروم ز ارث پدرم


من که دل خسته ز داغ پسرم

من که آزرده ز دیوار و درم


حق ندارم که کنم ناله ز جان

حال لطفی کن و مرگم برسان


خیز با نغمهء مادر مادر

روی کن در حرم پیغمبر


از دل خاک تن آن دو نفر

بدر آرو بگو با دیدهء تر


که شما از چه بهم پیوستید

پهلوی مادر من بشکستید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای یوسف کنعان زهرا

 

ای یوسف کنعان زهرا 

مجنون همه هستی تو لیلا 

 

ای مهر و ماهم دیده به راهم 

پس کی میآیی 

بی تو خرابم دیده پر آبم 

وای از جدایی 

 

ای سید و امیرم بر زلف تو اسیرم 

روی تو را ندیده ای وای اگر بمیرم 

 

بیا عزیز زهرا 

 

بی تو نمانده صبر و تابم 

یکشب بیا آقا به خوابم 

 

بینم جمالت بر چهره خالت

ای آرزویم 

افتم بپایت جانم فدایت 

ای آبرویم

 

کاش از غمت فداشم از غصه ها رهاشم 

چه میشود که با تو راهی کربلا شم 

 

بیا عزیز زهرا 

 

کرب و بلا غوغای محشر

لب تشنه شاهی زیر خنجر 

 

در پیش خواهر جسم برادر 

شد پاره پاره 

پستی زکینه بر روی سینه 

پا میگذاره

 

ساقی پی سبو رفت با خشکی گلو رفت

یک نیزه بین مقتل در حلق او فرو رفت 

 

 

وای از خیام گر گرفته 

آتش پر چادر گرفته 

 

زینب پریشان دنبال طفلان 

میبیند آزار 

وای از جسارت لحظه غارت 

پس کو علمدار 

 

خون چهره آسمان است زینب بریده جان است 

 

انگشتر حسین در انگشت ساربان است

 


دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به شوق دیدنه تو


بند اول


به شوق دیدنه تو

روزامو می شمارم

هر ثانیه هر لحظه

اسم تورو می یارم


من ازخدا میدونی

تنها ظهورو میخوام

میونه این سیاهی

چشمه ی نورو میخوام




بیا اب و جارو شده شهر و کوچه ها 


بیا پا بزار روی چشمای خیس ما 


🌹بیا اقا بیا🌹


____________________


بند دوم


قلبم تو سینه تنگه

اه من اتشینه 

ترسم اینه بمیرم

چشمام تورو نبینه


هر صبح جمعه اقا

دیده به رات نشستم

اسم تورو میخونم 

با این دله شکستم



بیا نداره دلامون دیگه صبرو قراری

بیا تو که درمونه قلبای مضطر مایی 


🌹بیا آقا بیا🌹


___________________


بند سوم


از هجر و دوریه تو

لبریز درد و آهم


دیدی من و همیشه

که مشغوله گناهم 


شرمنده هستم اقا

شرمنده ی تو هستم



تو بی کسی تو تنها

بودی گرفتی دستم 




آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم

آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم


🌹بیا اقا بیا🌹


____________________


بند چهارم



چشام زخجلت آقا

همیشه خیسه آبه

دعا کنی اگر تو 

می دونم مستجابه 


با دست خالی هستم

تو کردی ظرفمو پر

با چه زبونی آقا

ازت کنم تشکر


آقا/به خدا که بی تو خیلی بی کسم

آقا/میدونم یه روزی به تو میرسم


🌹بیا اقا بیا🌹


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به رنگ و روی زینب


به رنگ و روی زینب 

بغض گلوی زینب 

به راس روی نیزه 

در روبه روی زینب 

به ناله های زینب  

به گریه های زینب 

به لحظه ی قنوت  و

به ربنای زینب 


خدا      اقامون  برسون.   3


به ماجرای زهرا 

سوز و نوای زهرا 

به صورت کبودو 

به غصه های زهرا 

به دختر پیمبر

به عشق ناب حیدر

به پهلوی شکسته 

به خون مانده بر در


خدا      اقامون و برسون 


به غیرت. ابالفضل 

به عزت ابالفضل

به تشنگی اصغر 

خجالت ابالفضل

به قامت خمیده 

به چشمای دریده 

به مشک پاره پاره 

به دستای بریده 


خدا. اقامون و برسون


به ضربه دسته حیدر

به بودو هست حیدر

به ذوالفقار مولا 

به ناز شصته حیدر 

به رمزو راز حیدر

حال نماز حیدر 

به تن نیمه جون و

به فرق باز حیدر 


خدا اقامون و برسون    


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ازهمون قدیماسربارتوهستم


ازهمون قدیماسربارتوهستم

الهی وانشه ازدست تودستم

میدونم بدم ولی عزیز زهرا

یه نگاه کن توبه این دلِ شکستم


دلِ من خسته ازاین دنیا

چشِ من به دست توآقا

جوونیم بی توحروم میشه

پایِ نوکرییم بزن امضا


       یابن العسکری


وقتی پروندمودیدی گریه کردی

کشیدی ازته ِ دل یه آهِ سردی

دوباره گناه وزشتیامودیدی

ولی باز بخشیدی و ولم نکردی


به تویک عمری بدهکارم

آبرومو ازشمادارم

پدرم این حرفو یادم داد

که بگم فدات کس وکارم


       یابن العسکری




دریافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به بزم ماتم جدّت، بیا اباصالح


به بزم ماتم جدّت، بیا اباصالح

شده محرّم جدّت، بیا اباصالح

 

شعار صبح ظهور تو یالثارات است

به زیر پرچم جدّت، بیا اباصالح

 

به اشک چشم محبان سیدالشهدا

که ریخت در غم جدّت، بیا اباصالح

 

هنوز خون گلوی حسین می‌جوشد

به حرمت دم جدّت، بیا اباصالح

 

چقدر خجلت بابا ز کودکش سخت است

به اشک نم نم جدّت، بیا اباصالح

 

به لحظه‌ای که به زانو، کشان کشان آمد

کنار علقمه، جدّت، بیا اباصالح

 

نوای «انکسر ظهری» اش به گوش آید

به قامت خم جدّت، بیا اباصالح

 

قسم به غربت شیب الخضیب کرببلا

به ذبح اعظم جدّت، بیا اباصالح

 

به جا به جا شدن آیه‌های  یک سوره

به جسم در هم جدّت، بیا اباصالح

 

یکی لباس تنش برده و یکی دیگر

ربوده خاتم جدّت، بیا اباصالح

 

دعای آخر او در میان گودالی

نموده زمـزمه جدّت: بیا اباصالح


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای غریبان جهان منتظرت


ای غریبان جهان منتظرت

همه دل سوختگان منتظرت

 

مرتضی ندبه برایت خواند

فاطمه سینه زنان منتظرت

 

کی بقیع حسن، آباد شود

جگرش ناله‌کنان منتظرت

 

بی‌کفن از تو کفن می‌خواهد

سر او روی سنان منتظرت

 

زینب خسته زمین افتاده

در حرم قد کمان منتظرت

 

علم افتاده و ساقی بی دست

مشک سقای جوان منتظرت

 

یک سه ساله که ز غم پیر شده

در خرابه نگران منتظرت

 

پرچم شاه خراسان هر شب

با تو گوید که جهان منتظرت

 

سال‌ها رفت و خبر از تو نشد

ای محرم، رمضان منتظرت

 

صاحب مجلس روضه بنگر

نوحه و سوز و فغان منتظرت


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان


کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان 

برسداین شب ما را سحری مهدی جان 


ز فراق رخ تو تا به سحر ناله زنم 

ناله دلشدگان را اثری مهدی جان 


آه و افسوس که عمرم به فراق تو گذشت 

حاصلم نیست بجز چشم تری مهدی جان


مادرت گفت میان در و دیوار بیا 

که مرا حاصل خون پسری مهدی جان 


بین چه سان سیلی دشمن رخ من کرده کبود

که چنین تیره نگشته قمری مهدی جان 


صورت نیلی خود را ز علی پو شاندم 

تا نبیند ز کبودی اثری مهدی جان


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خوشا دردى! که درمانش تو باشى


خوشا دردى! که درمانش تو باشى 

خوشا راهى! که پایانش تو باشى 


خوشا چشمی! که رخسار تو بیند 

خوشا ملکی! که سلطانش تو باشى 


خوشا آن دل! که دلدارش تو گردى 

خوشا جانی! که جانانش تو باشى 


خوشى و خرمى و کامرانى 

کسى دارد که خواهانش تو باشى 


چه خوش باشد دل امیدوارى 

که امید دل و جانش تو باشى 


همه شادى عشرت باشد، ای دوست 

در آن خانه که مهمانش تو باشى 


گل و گلزار خوش آید کسى را 

که گلزار و گلستانش تو باشى 


چه باک آید زکس! آن را که او را 

نگهدار و نگهبانش تو باشى 


مپرس ازکفر و ایمان بى دلى را 

که هم کفر و هم ایمانش تو باشى 


براى آن به ترک جان بگوید 

دل بیچاره، تا جانش تو باشى 


" عراقى " طالب درد است دایم 

به بوى آنکه درمانش تو باشى


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم


ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم 

ای کاش که من خاک سر کوی تو باشم 


دلدار منی یابن الزهرا 

تو یارمنی یابن الزهرا 


هرکس به کسی نازد و من هم به تو نازم 

ای کاش جان بر سر کوی تو ببازم 


می خانه دگر جای من بی سر و پا نیست 

روزی من خسته چرا کرب وبلا نیست 


تو دین منی یابن الزهرا 

آیین منی یابن الزهرا 


ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن 

رهمی به من سوخته ی بی سرو پا کن 


آخر سحری دامن لطف تو بگیرم 

یک بوسه زنم بر لب تو گاه بمیرم 


ای تاج سرم یابن الزهرا 

من منتظرم یابن الزهرا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دوست دارم نگات کنم یه بار تو دنیا آقا جون


دوست دارم نگات کنم یه بار تو دنیا آقا جون

چی می شه جمالتُ کنم تماشا آقا جون


مگه چیزی کم می شه یه رو سیات نگات کنه

با یه جرعه کم نمی شه آب دریا آقا جون


به جون حسینی که، هر دوتامون دوسش داریم

واسه دیدنت نمی شناسم سر از پا آقا جون


دلمو گره بزن به تار زلف خشگلت

تا بشه از کار قلبم گره ها، وا آقا جون


غرق منّتم کنُ یه دستی رو سرم بکش

تا منم در بیارم سری تو سرها آقا جون


به رقیبا گفته ام، هوا منُِ خیلی داری

آبروم دست توه، خودت می دونی آقا جون 


به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن 

یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا، آقا جون


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای روشنی بخش شب تارم کجایی گل نرگس


ای روشنی بخش شب تارم کجایی گل نرگس
با اشک چشمم غصه میبارم کجایی گل نرگس

گل نرگس دردت به جونم مهربونم مهربونم
معلوم که نیست زنده بمونم مهربونم مهربونم
روتو ببینم تا جوونم مهربونم مهربونم
گل نرگس دردت به جونم مهربونم مهربونم

این جمعه هم اومد و رفتش باز نبودم من کنارت
شاید میخوای بفهمم اینو که نمیام من به کارت

یا بن الحسن کجایی من اومدم گدایی

من خودمو به تو سپردم کی میایی گل نرگس
خیلی براتو غصه خوردم کی میایی گل نرگس

کی میگذری از این حوالی آقاجونم آقاجونم
باز اومدم با دست خالی آقاجونم آقاجونم
برام دیگه نمونده حالی آقاجونم آقا جونم

تو اگه دست رو سیاهاتو نگیری کی بگیره
دستای این عاشقو شیداتو نگیری کی بگیره

صاحب زمان امیرم من بی شما می میرم

سنگین شده بار گناهم خوب میدونم گل نرگس
پیش تو خیلی رو سیاهم خوب میدونم گل نرگس

دلتو با گناه شکستم خوب می دونم خوب می دونم
رو خوبیات چشامو بستم خوب می دونم خوب می دونم
پیش شما رو شده دستم خوب می دونم خوب می دونم

هر بار که من توبه شکستم تو خریدی آبرومو
ببین چجوری بغض و اشکم بسته راه این گلومو

من بی کس و غریبم آقا تویی حبیبم
یا بن الحسن کجایی مردم ازاین جدایی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بار دیگر آمدم آیا قبولم میکنی؟


بار دیگر آمدم آیا قبولم میکنی؟
من همانم, بنده ی رسوا, قبولم میکنی؟

بی حیایی کرده ام شرمنده ام حالا بگو
روی می گردانی از من یا قبولم میکنی؟

بد گره افتاده بر کارم که دورم از شما
خسته هستم مانده ام تنها قبولم میکنی؟

چون که شد تیره دل من با خطا پشت خطا
آمدم پاکش کنی دل را قبولم میکنی؟

ای که پیش نوکران خود نکردی هیچ وقت
معصیتهای مرا افشا قبولم میکنی؟

میدهم از امشب آقا قول مردانه به تو
تا شوم یک عبد با تقوا قبولم میکنی؟

زندگی سخت است بی تو التماست میکنم
جان بی بی حضرت زهرا قبولم میکنی؟

من برای حفظ دین و پرچم این روضه ها
جان خود را میکنم اهدا قبولم میکنی؟

ازتو میخواهم شب جمعه برات کربلا
تا بیایم باز پایینْ پا قبولم میکنی؟

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰