کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان 

برسداین شب ما را سحری مهدی جان 


ز فراق رخ تو تا به سحر ناله زنم 

ناله دلشدگان را اثری مهدی جان 


آه و افسوس که عمرم به فراق تو گذشت 

حاصلم نیست بجز چشم تری مهدی جان


مادرت گفت میان در و دیوار بیا 

که مرا حاصل خون پسری مهدی جان 


بین چه سان سیلی دشمن رخ من کرده کبود

که چنین تیره نگشته قمری مهدی جان 


صورت نیلی خود را ز علی پو شاندم 

تا نبیند ز کبودی اثری مهدی جان