*** *** السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) *** ***

۲۱ مطلب با موضوع «اشعار :: 03- امام حسین (ع) :: مناجات» ثبت شده است

غرق گناه آمده ام یاحسین


غرق گناه آمده ام یاحسین
روى سیاه آمده ام یاحسین


فطرس پرسوخته ى این درم
تازه به راه آمده ام یاحسین


از همه جا رانده و درمانده ام
من به پناه آمده ام یاحسین


نیست در این کوى، فقیرى چو من
بر در شاه آمده ام یاحسین


دل به غم تو که گرفتار شد
خواه نخواه آمده ام یاحسین


مادرتان داده اجازه که من
منزل ماه آمده ام یاحسین


نزد تو تنها نه، که همراه با
خِیل گواه آمده ام یاحسین


سوى حرم خانه مستبشران
با غم و آه آمده ام یاحسین


من ز سلامى به سلامت شدم
با تو به جاه آمده ام یاحسین


از همه مخلوق سرآمد شدم
نامه بر آل محمّد شدم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شکر حق از اینکه هستم مبتلایت یا حسین


شکر حق از اینکه هستم مبتلایت یا حسین
می دهم دار و ندارم را برایت یا حسین

نام زیبای تو آقا ذکر شور هیئت است
در دلم شوری نهادی با نوایت یا حسین

از همان روز ازل صحن دلم شش گوشه شد
تا دلم باشد همیشه آشنایت یا حسین

با تو دیگر احتیاجی بر دوا و نسخه نیست
ایمنم از هر بلا در روضه هایت یا حسین

مِهر تو با شیر مادر در وجودم شد عجین
زین سبب گردیده ام مست ولایت یا حسین

عاشق از معشوق خود هرگز نمی گردد جدا
در تمام عمر هستم مبتلایت یا حسین

گریه تنها ثروت این سائل درمانده است
ثروتم را می کنم خرج عزایت یا حسین

در میان گریه هایم آرزویم این بُوَد
کی نصیبم می شود صحن و سرایت یا حسین

من شبیه حضرت امّ المصائب، زینبت
روضه خوانی می کنم از کربلایت یا حسین

قاری قرآن زینب اندکی قران بخوان
تا بَرَد دل از همه لحن صدایت یا حسین

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

به سینه هر که تمنای کربلا دارد


به سینه هر که تمنای کربلا دارد

همیشه در دل خود روضه ای بپا دارد

 

کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد

بدون عشق تو عالم کجا بها دارد؟

 

به غیر تو که کَرَم می چکد ز انگشتت

کجا پادشهی این همه گدا دارد

 

همه ز لطف حسین است آبرو داریم

گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد

 

تو همچو من سر کویت هزارها داری

ولی ببین که گدایت فقط تو را دارد

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود


کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود
مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی شود

اگر جدائی اوفتد میان جسم و جان من
قسم بجان تو دلم از تو جدا نمی شود

گریه اگر کنم همی بهر تو گریه می کنم
ورنه زدیده ام عبث اشک رها نمی شود

گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود

کسی که گشت گرد تو گرد گنه نمی رود
پیرو خط کربلا اهل خطا نمی شود

عمر گذشت، وانشد راه زیارتت به من
حاجت این شکسته دل چرا روا نمی شود

جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله
رأس بریده بر کسی راهنما نمی شود

ای بدن تو غرق خون وی سر و روت لاله گون
با چه خضاب کرده ای خون که حنا نمی شود

کرب و بلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی
هیچ کجا به سختی شام بلا نمی شود

چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن
جای سر بریده در طشت طلا نمی شود

سوز درون "میثمت" بوده شراری از غمت
ورنه زشعرش این همه شور به پا نمی شود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا-


بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا

بند اوّل

مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا

گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا

پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا

جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا

با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه

خون ثارالله شد آب وضوی کربلا

اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی

گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا

گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه

گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا

کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست

هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا

در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک

می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دوّم

از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه

ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه

دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه

بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه

دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک

با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه

دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل

اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه

دین من دنیای من عقبای من باشد حسین

نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه

دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست

بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند سوّم

کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام

تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام

تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه

تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام

آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین

وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام

کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس

مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام

کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو

کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام

بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر

بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند چهارم

من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم

پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم

پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک

از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم

پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین

مهر او را در دل از دامان مادر داشتم

شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک

بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم

پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم

پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم

مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را

از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند پنجم

عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین

تا برات کربلایم را کند امضا حسین

هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه

هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین

با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه

می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین

از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه

ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین

غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق

هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین

من که از روز ولادت کربلایی بوده ام

دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین

کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست

از حسینم در حسینم با حسینم با حسین

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند ششم

خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین

ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین

اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من

گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین

ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم

با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین

دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم

خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین

در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را

چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین

از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه

در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند هفتم

قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن

گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن

یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل

یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن

یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ

پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن

کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه

ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن

کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین

بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن

گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام

کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند هشتم

ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست

عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست

نامه ی اعمال من این چشم گریان من است

اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست

هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه

هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست

اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب

کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست

مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین

دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست

با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام

کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند نهم

کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم

کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم

کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش

پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم

غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود

لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم

نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش

سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم

نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها

شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم

در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم

کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دهم

زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان

آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان

سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو

ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان

داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام

گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان

آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین

بر تن عریان او خورشید گشته سایبان

بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب

سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان

هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم

از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند یازدهم

طایران دیدند از صیّادها آزارها

لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها

دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت

از هجوم دشمنان و از شرارا نارها

خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده

گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها

کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه

داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها

کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک

در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها

خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را

بارها و بارها و بارها و بارها

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

بند دوازدهم

کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا

در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا

عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد

قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا

آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین

از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا

جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش

بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا

سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل

خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا

«تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده

تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا»

«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حرف حرم که پیش میاد


 

حرف حرم که پیش میاد
دلم میریزه یا حسین

خوب میدونی کرببلا 
برام عزیزه یا حسین

 

از کوچیکی یادم دادی
همیشه عاشق شدنو

هر چی می‌خوای بگو ولی
نگو نمی‌خوای تو منو

 

یه گوشه نگات برای این گدا بسه
اقا نزار بگن که نوکر تو بی کسه

 

کاشکی همین پیرن سیاه

برای من کفن بشه
هرجای دنیا هم باشم

دلم به کربلا خوشه

 

شکر خدا یه عمریه

میگم حسین تو هر نفس
پایین پایه شیش گوشه

برای من یه چیز دیگست

 

هرشب جمعه فاطمه

میون قتلگاهته
حتی زمین کربلا

به یاد اشک و اهته

 

با لب تشنه کشتنت

سرت به روی نیزه ها 
واسه تنت کفن نبود

به جز یه تیکه بوریا

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

لطف حسین ما را تنها نمی‌ گذارد


لطف حسین ما را تنها نمی‌ گذارد

گر خلق وا گذارد ، او وا نمی‌ گذارد


او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم

مولا به کام غرقاب ما را نمی‌ گذارد


هل من معین او را باید جواب دادن

شیعه امام خود را تنها نمی‌ گذارد


زهرا به دوستانش قول بهشت داده است

بر روی گفته ی خویش او پا نمی‌ گذارد


ما و فسرده حالی مولا نمی‌ پسندد

مسکین و دست خالی مولا نمی‌ گذارد


از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم

باید که سوخت ما را ؛ زهرا نمی‌ گذارد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تو نباشی دل من دیگه نمیکوبه


تو نباشی دل من دیگه نمیکوبه

همه زندگیم آشوبه

رفاقت با رفیقای تو خوبه

تو که باشی دلم دیگه آقا قرصه

ازم هیشکی نمیپرسه

چرا دلت داره این همه غصه

بذار رُک بهت بگم آقا غلط کردم

من در حق تو بد کردم

ولی بازم همش هوامو داری

الهی من فدات چقدر کرم داری

تو دل من حرم داری

میدونم تو بازم صدامو داری

مُهره به روی پیشونیم

وقف توئه جوونیم

ای کوه مهربونی حسین

مهمون خونتم ، آقا مست پِیمونتم

هیچ وقت ولم نکن من که عمریه دیوونتم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...

تقصیر خودته بد عادتم کردی

همش حمایتم کردی

من که بدم چرا هوامو داری

قصه ی قلبمو خودت روایت کن

آقا خودت قضاوت کن

نوای دل بی نوامو داری

الهی من فدات گریه شده کارم

خیلی بهت بدهکارم

با چه رویی بازم اومدم آقا

خودمم میدونم خیلی بدم آقا

نارو بهت زدم آقا

ببین دوباره بهت رو زدم آقا

چشمام بی وقفه میباره

دلم آروم نداره

من اومدم دوباره حسین

مهمون خونتم ، آقا مست پِیمونتم

هیچ وقت ولم نکن من که عمریه دیوونتم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...

به هر کی فکر کنی رو زدم و دیدم

حالا تازگی فهمیدم

کسی مثل حسین کرم نداره

تو دست رد نمیزنی به واللّهه

یه بی پناه و آواره

آرزویی به جز حرم نداره

چی میشد ما الآن کرب و بلات بودیم

میون زائرات بودیم

تو بین الحرمین صفا میکردیم

چی میشد یه غروب عصر عاشورا

با دَم آه و واویلا

عقده ی دلمونو وا میکردیم

عاشقی دل شکستم

امید قلب خستم

به انتظار نشستم حسین

مهمون خونتم ، آقا مست پِیمونتم

هیچ وقت ولم نکن من که عمریه دیوونتم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...

دوس دارم قسمتم فقط همین باشه

روزیمون اربعین باشه

برسم به حرم پای پیاده

تشنه لب بمیرم برا غمت آقا

ماه محرمت آقا

میدونم که خاطرخواهات زیاده

چی میشه من بشم فدائیِ راهت

بشم شهید درگاهت

بمیرم سرمو رو پات بذاری

چی بگم خودت از نیتّم آگاهی

بذار جلوی پام راهی

بشم فدای زائرات الهی

به عشق تو اسیرم

بگی بمیر میمیرم

براتمو میگیرم حسین

مهمون خونتم ، آقا مست پِیمونتم

هیچ وقت ولم نکن من که عمریه دیوونتم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...

بمیرم برای زخم رو پیشونیت

اون لب و دهن خونیت

بشم فدای رگهای بریده

مقتل و شمری که نشسته رو سینه

مادرت داره میبینه

مادری خسته با قد خمیده

شمشیرا رو به بالا

پایین میان رو سینش

حتی یه پیرمردی عصا میزد با کینش

غریب مادر حسین

عزیز حیدری یا حسین

فقط همینو بگم خدای دلبری یا حسین

مهمون خونتم ، آقا مست پِیمونتم

هیچ وقت ولم نکن من که عمریه دیوونتم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...

برا بدرقه از عزیز پیغمبر

آماده میکنن لشکر

تدارک میبینن نیزه و شمشیر

برای بدرقه سنگ جفا دارن

برامون کم نمیذارن

سرتو میبُرن بدون تقصیر

هر روز که میگذره کلافه تر میشم

که دارم باخبر میشم

اینا هر چی میگن دروغ محضه

اینا شهرو مثه میدون جنگ کردن

دامنو پر سنگ کردن

برو کوفه نیا حتی یه لحظه

یه عده چشم چرونِ بی حیا داره

کوفه فقط بلا داره

میترسم تن بچه هات بلرزه

میترسم دخترت رقیه بیتاب شِه

اینجا شیرخواره بیخواب شِه

نیا به امتحانش نمی اَرزه

سه شعبه میسازن واسه چی معلوم نیست

به خدا دلم آروم نیست

نبینم داغتو امیر مسلم

سرمو میبُرن فدا سرت آقا

فدای دخترت آقا

تو دست کوفیا اسیره مسلم

لب پاره ی من فدا لب خونیت

فدای زخم پیشونیت

سر منو که دست به دست نکردن

مثه مقتل تو ، تو روز عاشورا

جمعیت میکنه غوغا

به خدا مسلمت رو دوره کردن

اسب تازه نفس با نعلای تازه

رو بدن تو میتازه

استخونات داره از هم میپاشه

بدن خسته ی شهید عاشورا

صدا هلهله واویلا

تیری نیست به هدف نخورده باشه

ممنونم عمه جون همنفسم بودی

همه کار و کسم بودی

اما دلم دیگه بابایی میخواد

غمای دلمو به کی بگم عمه

بذار فدات بشم عمه

گوش زخمی من لالایی میخواد

شبا بغض میکنم میگم خدا جونم

آخه کجاست بابا جونم

ببینه که رقیه قد کشیده

تو سن کودکی یتیمی آسون نیست

دیگه تو دست و پام جون نیست

راه میرم عمه با قد خمیده

کسی که میکشید گوشواره از گوشم

مگه میشه فراموشم

همه جام کوفته و زخمیه بابا

ورم صورت و جسارت و سیلی

گل یاس تو شد نیلی

دیگه این اوج بی رحمیه بابا

شیب الخضیب حسین جان

خَدِالتریب حسین جان

آقام غریب حسین جان

سری که سربلند تو نینوا بوده

شهید کربلا بوده

روحی لک الفدا حسین مظلوم

سرت رو نیزه بود از همه بالاتر

کی دیده از تو آقاتر

روحی لک الفدا حسین مظلوم

... جانم ، حسین حسین حسین حسین ...




دریافت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای سایه‌ات فتاده به روی سرم حسین


ای سایه‌ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین

 

یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند

تسکین دردهای دل مضطرم حسین
***
یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی
من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین

 

لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد

ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین
***
من سال‌هاست در به در روضه توام
داغ تو را به جان و دلم می‌خرم حسین

 

در کوچه‌های سینه زنی سالیان سال

در حسرت هوای حرم می‌پرم حسین
***
کابوس من شده غم دوری کربلا
در خواب هم ذکر لب من حرم حسین

 

تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت

مانند خواهری که صدا زد دلم حسین
***
اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس

رحمی نما به سینۀ شعله ورم حسین

 

اینجا عجیب بوی فراق تو می‌رسد

یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین
***
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
یک ذره حق بده نشود باورم حسین

 

مجموع حرف‌های من اینجا خلاصه شد

در یک کلام: ای همۀ باورم حسین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چه حالی داره ای خدا ,زیارت کرببلا

بند۱⚫️

چه حالی داره ای خدا ,زیارت کرببلا  

برم به شهر نینوا ,باجمع خوب نوکرا

هوای بین الحرمین ,هوای جنت خداست

ملاییکه پر میزنن, به دوراین صحن وسرا

 

آقا,دلم خونه

آقا,غزلخونه

آقا,برای تو 

آقا, پریشونه

 

 

مولا حسین جانم ۳ثارالله۲

 

بند۲⚫️⚫️

چه شرینه زیارت ,حریم پاک وبا صفات

دست ادب به سینه و,نیگاه به اون گنبد طلات

زیارت شش گوش تو ,آمال وآرزومونه

قلبم آتیش گرفته از ,زیارت پایین پات

 

مولا,نجاتم بده

برگ ,براتم بده

ساقی ,منه تشنه را

آب ,فراتم بده

 

مولا حسین جانم۳ثارالله۲

 

بند۳⚫️⚫️⚫️

 

ای کاش منم لایق بشم ,از دعاهای مادرم

برای جنگ تو سوریه, بشم مدافع حرم

اگه خدا قبول کنه ,این جون که قابل نداره

برا دفاع از حرم,زتن جدا بشه سرم

 

زهرا س, منوخرید

غیراز, بدی ندید

بارم ,پراز گناه

دستی,سرم کشید

 

دریافت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امشب هوای کـربــلا دارد دل من


امشب هوای کـربــلا دارد دل من

حال و هوایـی آشـنــا دارد دل من

 

شش گوشه ات را تا نبینم بی قرارم

اصلا مـگر بـی تو صـفا دارد دل من؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کرب و بلا ای کاش من مسافرت بودم

 

 

کرب و بلا ای کاش من مسافرت بودم

 

 

محرمی کاش میشد که زائرت بودم

مسافرت بودم مسافرت بودم

 

 

 

ذکر حسین این شب ها شده گل آهنگم

از حرم اربابم نگو که دل تنگم

 

 

دوباره دل تنگم دوباره دل تنگم

 

 

 

من موج فراتم که همش در تب و تابم

 

 

از کرب و بلا برام نگین خیلی خرابم

 

 

دل تنگ حسینه - بین الحرمینه

 

 

----------

 

 

کرب و بلا میدونی چقدر گرفتارم

 

 

کبوتر زخمی صحن علمدارم

 

 

 

صحن چشام ابری بارون الماسه

 

 

روح و دل و جون من تو کف العباسه

دل پیش عباسه دل پیش عباسه

 

 

 

کاشکی به زیارتش بشیم دوباره نائل

دل پر میزنه تا که میگم یاابوفاضل

 

 

 

ساقی مؤدب ای حامی زینب

 

 

دل تنگ حسینه - بین الحرمینه

 


دریافت

حجم: 3.48 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دست ما نیست گرفتار تو هستیم حسین


دست ما نیست گرفتار تو هستیم حسین 
از ازل تا به ابد زار تو هستیم حسین 

هیچ کس غیر تو ما را به خدا راه نداد 
ما پناهنده به دربار تو هستیم حسین 

تو نبودی همگی اهل جهنم بودیم 
تا خود حشر گرفتار تو هستیم حسین 

به کسی ربط ندارد چه گناهی کردیم 
ما فقط عبد گنه کار تو هستیم حسین 

ما که هسیتم فقط نوکر تو ای ارباب 
ما هواخواه و هوادار تو هستیم حسین 

اولین گریه کن و مرثیه خوانت زهراست 
ما فقط گرمی بازار تو هستیم حسین 

مادرت دست مرا دست تو داده، خواهی 
یا نخواهی همه سربار تو هستیم حسین 

کاسه چشم من از عشق تو سر ریز شد 
یعنی آنکه همه سرشار تو هستیم حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سلام ما به حسین و به کربلای حسین


سلام ما به حسین و به کربلای حسین 
سلام ما به علمدار باوفای حسین 

سلام ما به سلامی که عصر عاشورا 
نموده بر بدن غوطه ور به خون زهرا 

سلام ما به جبین شکسته زینب 
سلام ما به نماز نشسته زینب 

سلام ما به بدن های مانده در صحرا 
سلام ما به ملاقات زینب و زهرا 

سلام ما به لب چوب خیزران خورده 
به آن خرابه نشینی که نیمه شب مرده 

سلام ما به تنوری که اشک زهرا ریخت 
به اشک بچه یتیمی که در سحرها ریخت 

سلام ما به فرات به موج سوزانش 
سلام ما به ابوالفضل و چشم گریانش 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مهر تو را به عالم امکان نمی دهم


مهر تو را به عالم امکان نمی دهم 
این گنج پُر بهاست، من ارزان نمی دهم 

گر انتخاب جنت و کویت به من دهند 
کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم 

نام تو را به نزد اجانب نمی برم 
چون اسم اعظم است، به دیوان نمی دهم 

جان می دهم بشوق وصال تو یا حسین 
تا بر سرم قدم ننهی، جان نمی دهم 

ای خاک کربلای تو مهر نماز من 
آن مهر را به ملک سلیمان نمی دهم 

مارا غلامی تو بُوَد تاج افتخار 
این تاج را به افسر شاهان نمی دهم 

دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو 
این خانه خداست به شیطان نمی دهم 

گرجرعه ای زآب فراتت شود نصیب 
آن جرعه را به چشمه ی حَیوان نمی دهم 

تا سر نهاده ام چو «مؤید» به درگهت 
تن زیر بار منت دونان نمی دهم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا


مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا 
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا 

پیشتر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا 
جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا 

با وجود نهرجاریّ فرات و علقمه 
خون ثارالله شد آب وضوی کربلا 

اشک چشم زینب و خون حسین بن علی 
گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا 

گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه 
گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا 

کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست 
هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا 

در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک 
می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا 

«بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» 
«در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین


در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین 
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین 

در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم 
بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین 

بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران 
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین 

خادمم، عبدم، غلامم، نوکرم در مانده ام 
سروری کن لحظه ی در احتضارم یا حسین 

رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت 
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین 

سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور 
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین 

این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر 
چون که یک عمری بود این افتخارم یا حسین 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

باربگشائید، اینجا کربلاست


باربگشائید، اینجا کربلاست 
آب و خاکش با دل و جان آشناست 

بر مشام جان رسد بوی بهشت 
به به از این تربت مینو سرشت 

کربلا، ای آفرینش را هدف 
قبله گاه عاشقان از هر طرف 

طور عشق است و مطاف انبیا 
نور حق اینجاست، ای موسی بیا 

جسم را احیا اگر عیسی کند 
جان و تن را کربلا احیا کند 

گر سلامت رفت، از آتش خلیل 
نور ثار الله شد او را دلیل 

کربلا، قربانگه ذبح عظیم 
عرش رحمان را صراط مستقیم 

گر خدا خواهی، برو این راه را 
کن زیارت کوی ثار الله را 

شد ز عاشورای او یک اربعین 
قتلگاهش را به چشم دل ببین 

ماه، اینجا، واله و سرگشته است 
و آن شهاب ثاقب از خود رفته است 

گرد غم، افشانده بر سر کهکشان 
اشک خون ریزد هنوز از آسمان 

اختران، سوزند چون شمع مزار 
مرغ شب می‌نالد اینجا زار زار 

گاه در صحرا خروش و، گه سکوت 
خفته در اینجا شهیدی لا یموت 

حضرت سجاد بر خاکش نوشت 
تشنه لب شد کشته سالار بهشت 

اربعین است، اربعین کربلاست 
هر طرف غوغائی از غمها بپاست 

گوئی از آن خیمه های نیمسوز 
خود صدای العطش آید هنوز 

هر کجا نقشی، ز داغ ماتم است 
هرچه ریزد اشک، در اینجا، کم است 

باشد از حسرت در اینجا یادها 
هان به گوش دل شنو، فریادها 

در دل هر ذره، صدها مطلب است 
ناله سجاد و اشک زینب است 

باید اینجا داشت گوش معنوی 
تا مگر این گفتگوها بشنوی

عمه جان، اینجا حسین از پا فتاد 
چهره بر این تربت خونین نهاد 

عمه جان، این قتلگاه اکبر است 
جای پای حیدر و پیغمبر است 

عمه جان، قاسم، در اینجا شد شهید 
تیر بر قلب حسین اینجا رسید 

عمه جان، عباس اینجا داد دست 
وز غمش پشت حسین اینجا شکست 

اصغر لب تشنه، اینجا، عمه جان 
شد ز تیر حرمله خونین دهان 

از برای غارت یک گوشوار 
شد در اینجا، کودکی نیلی عذار 

تا قیامت، کربلا ماتم سراست 
حضرت مهدی (حسان) صاحب عزاست 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سلام علیک ای گل فاطمه


سلام علیک ای گل فاطمه 
سلام علیک ای امید همه 

حبیبی فدایت 
بمیرم برایت 

غریبم حسین(ع) 

شراری به قلب کبابم بده 
سلامت نمودم جوابم بده 

توهستی امیدم 
امام شهیدم 

غریبم حسین(ع) 

سلامم به جسم علی اکبرت 
سلامم به حلق علی اصغرت 

سلامم به عباس 
گل پرپر یاس 

غریبم حسین(ع) 

سلامم به لبهای خشکیده ات 
سلامم به آن حلق ببریده ات 

سلامم به صبرت 
به شش گوشه قبرت 

غریبم حسین(ع) 

به گرد سر باب من صف زدن 
به جای تسلی همه کف زدن 

به بزم عزایم 
چکد خون زپایم 

غریبم حسین(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سرم خاک کف پای حسین است

 

سرم خاک کف پای حسین است

دلم مجنون صحرای حسین است

 

بهشت ارزانی خوبان عالم

بهشت من تماشای حسین است

 

به وقت مرگ چشمم را نبندید

که چشم من به سیمای حسین است

 

تمام هستیم باشد دل من

که لبریز از تولاّی حسین است

 

در این عالم تمنّایی ندارم

تمنّایم تمنّای حسین است

 

چراغ از بهر قبر من نیارید

چراغم روی زیبای حسین است

 

خوش آن صورت که در فردای محشر

بر آن نقش کف پای حسین است

 

نترسانیدم از روز قیامت

قیامت قدّ و بالای حسین است

 

-----------------


اگر کشتند چرا آبت ندادند

چرا زان درّ نایابت ندادند

 

اگر کشتند چرا خاکت نکردند

کفن برجسم صد چاکت نکردند

 

برادر جان سلیمان زمانی

چرا انگشت و انگشتر نداری

 

چرا این حنجرت خشک است وبی آب

مگر عباس آب آور نداری

 

زبان بگشوده زخم سینه تو

مگر ای کشته تو مادر نداری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کـــرب و بــلا غــــروب شـــده بــــارون مــی بــــاره


کـــرب و بــلا غــــروب شـــده بــــارون مــی بــــاره
کـــوچـــه ی سـیـنــه زنـی مــــون خـیـســه دوباره


کـــرب و بــلا چــه ســریــه بـــازم جـــا مــوندم...
مـن چـه شبــایـی رو با اشک به صـبــح رسونـدم

مــن و شـکـسـتـه بـــالی ، بــده به قـلـبــم حالی
دور ضریحت غوغاست، جای من امشب خالی...

حـرم ، غروب ، کرب و بلا  ، خواب خوب هر شبم
حــــرم پــــر از بـــرو بـیــــا ، خواب خوب هر شبم

حـــرم ، ضـریــح ، کبـوتــرا ، خواب خوب هر شبم
حـــرم ، ضــریـــح و زائــــرا ، خواب خوب هر شبم

 

کـــــرب و بـــــلا ، تــنـــگــــه دلــــم بــــرا زیــــارت
وقـــتــــش شـــده بـــیــــام بــــــرا عـــــرض ارادت

کــــرب و بــــلا ، خـــسـتــــه ام از فــــراق و دوری
مـــن صـبــــر ایــــوب نــــدارم ، بــســه صـبـــوری

 

دوبـــــاره  ذکــــر یــــارم دلـــم گرفتـه امشبــــــــ 

دم هـمـه دم بـا گریـه ،دم میـگیـرم یـا زیـنـبـــــــــ

کــــــــرب و بـــــــــلا ، ممنـونـتـم میـای تـوخوابـم

انــــــگار تــعـارف داری بـــا دل خـــــــرابـــــــــــــم

 

کــــــــــرب و بــــــــلا یـــــــادش بــخیـر نـگاه اول 

نــــگاه به سـمـتــ خیـــــمه گــاه نـگاه به مقـتل

 

بــــه اسـمـــت قســم آقا میخـوام بیـــام کربـــلا

 

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰