سرم خاک کف پای حسین است

دلم مجنون صحرای حسین است

 

بهشت ارزانی خوبان عالم

بهشت من تماشای حسین است

 

به وقت مرگ چشمم را نبندید

که چشم من به سیمای حسین است

 

تمام هستیم باشد دل من

که لبریز از تولاّی حسین است

 

در این عالم تمنّایی ندارم

تمنّایم تمنّای حسین است

 

چراغ از بهر قبر من نیارید

چراغم روی زیبای حسین است

 

خوش آن صورت که در فردای محشر

بر آن نقش کف پای حسین است

 

نترسانیدم از روز قیامت

قیامت قدّ و بالای حسین است

 

-----------------


اگر کشتند چرا آبت ندادند

چرا زان درّ نایابت ندادند

 

اگر کشتند چرا خاکت نکردند

کفن برجسم صد چاکت نکردند

 

برادر جان سلیمان زمانی

چرا انگشت و انگشتر نداری

 

چرا این حنجرت خشک است وبی آب

مگر عباس آب آور نداری

 

زبان بگشوده زخم سینه تو

مگر ای کشته تو مادر نداری