گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ما را دوا کند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
کانچه خواهی عطا کند زهرا
خانه ی وحی را ز رخسارش
رشک غار حرا کند زهرا
بضعه ی مصطفی بُوَد آری
جلوه چون مصطفی کند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند
خاک را کیمیا کند زهرا
این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود چه ها کند زهرا
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد حیا کند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا کند زهرا
جان خود را و محسن خود را
در ره دین فدا کند زهرا
تا سه شب قوت خانه ی خود
بر مساکین عطا کند زهرا
روز محشر که از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا کند زهرا
همچو مرغی که دانه بر چیند
دوستان را جدا کند زهرا
چه شود گر ز رحمت بسیار
حاجت ما روا کند زهرا