(زبان حال حضرت زینب س)


چشم گریون داره بی امون میباره

غرق در خون گوش و گوشواره ی پاره

خونِ لخته ، خیلی سخته ، این چه اقبال و چه بخته

پریده رنگ و روت چرا ، دستات میلرزه مادرم

حسرت شده برای من دست بکشی روی سرم


... مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ...


بیا بشکن سکوت سردتو مادر

بگو با من لااقل دردتو مادر

مهربونی ، خوب میدونی ، که دلم رو میسوزونی

الهی از روی سرم سایه ی مادر کم نشه

مادر نذار که خونمون غمکده ی ماتم بشه


... مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ...

توی آتیش من میدیدم چادرت سوخت

روی آتیش همه ی بال و پرت سوخت

روی آتیش یکی گفت که مادرت سوخت


کی میتونه ، بی بهونه ، گل یاسو بسوزونه

اون دست و سیلی مادرم صورتتو کرده کبود

هی دارم افسوس میخورم بابام علی پیشت نبود


... مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ...