(زبان حال حضرت زینب س)

 

مادر چرا چشمات یکی اشکه یکی خون

هر وقت نگاهت میکنم هستی پریشون

 

چی به روزت اومده مادر

افتادی اینجوری تو بستر

ای ضربان قلب حیدر

 

لبخند رو لبهات تلخه و سرده

نگو که رفتن علاج درده

الهی زینب دورت بگرده

 

اشکاتو پاک از گونه نکردی

موهامو مادر شونه نکردی

چند روزه کار خونه نکردی

 

... مادر مرو ، مادر مرو مادر ...

 

هم سیلی هم لگد زدن به پهلوت

صورتت هم کبوده مثل دست و بازوت

 

زخمی شده همه وجودت

آتیش زدن به تار و پودت

فدای صورت کبودت

 

خونه حصار قافله بوده

خیلی شلوغ و ولوله بوده

خدایا مادر حامله بوده

 

اینجا نبردن بویی زِ احساس

پنجه کشیدن به صورت یاس

وقت جسارت کاش بودی عباس

 

... مادر مرو ، مادر مرو مادر ...

 

حالتو میبَره منو خرابه ی شام

رقیه انگاری گرفت از تو الهام

 

شبیه تو پهلوش شکسته

قنوت میگیره با دست خسته

همه وجودش به خون نشسته

 

گوشواره هاشو بردن به غارت

خیلی کتک خورد طول اسارت

به دختر تو میشه جسارت

 

با لب پاره از چوب خیزر

بزم شراب و دختر حیدر

سر حسینه بریده حنجر

 

... مادر مرو ، مادر مرو مادر ...