ما گره خورده به گیسوی حسینیم فقط

در کمند خم ابروی حسینیم فقط

 

هر که با هر چه که مست است خودش می‌داند

ما که مست رخ خوشبوی حسینیم فقط

 

به دم حضرت عیسی چه نیاز است که ما

همگی زنده به یک هوی حسینیم فقط

 

این حسینیۀ دل وقف غم ارباب است

همه مداح و ثناگوی حسینیم فقط

 

بر در میکده از روی نیاز آمده‌ایم

در پی باده مینوی حسینیم فقط

 

هرکسی هست گرفتار رخ دلبر خویش

ما گرفتار گل روی حسینیم فقط

 

«کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود»

ما مسلمان شدۀ کوی حسینیم فقط

 

یک نفر با سر زانوش به گودال آمد

همه دلواپس پهلوی حسینیم فقط