شب قدره آقا نگاه کن دلم رو

بیا قسمتم کن دوباره حرم رو


شب قدره آقا همین آرزومه

ببینم ضریحت بازم روبرومه


دلم کرده بازهم هوای نجف رو

بده اذن ایوون طلای نجف رو


نزار جای دیگه بزارم سرم رو

شب قدر دعا کن پدر مادرم رو


سر تو شکسته دلش خونه زینب

یشونه موهات پریشونه زینب


درسته به ابروت آقا خم نمیاد

چه جور زد که زخم سرت هم نمیاد


سری که با شمشیر تا ابرو شکسته

میفهمه چه جوری یه پهلو شکسته


تا زینب سرُ دید یاد مادر افتاد

یاد لحظه ای که رو مادر در افتاد


شب آخری جز نیایش نداری

بجز اهل بیتت سفارش نداری


چه قد گریه کردی چقد غصه خوردی

تا زینب رو دست ابوالفضل سپردی


با عباس که باشه اسارت نمیره

النگو و خلخال به غارت نمیره


با عباس که باشه تماشا نمیشه

دیگه روی دشمن بروش وا نمیشه