ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم

دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم


هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی

ما که نعش مادر خود را به شب برداشتیم


کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند

ما یکی را در میان کوچه یاور داشتیم


کاش محسن را نمی کشتند اعدا تا ما غنچه ای

یادرگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم


کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم

جای آغوشش بخاک تیره بستر داشتیم


این در و دیوار می گرید بحال ما که ما

مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم


مادر ما رفت از دنیا، در آن حالی که ما

گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم