*** *** السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) *** ***

۱۱ مطلب با موضوع «اشعار :: 08- امام رضا (ع)» ثبت شده است

کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا


کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا


در صف محشر خدا مشتری اشک اوست 
هر که در اینجا کند گریه برای رضا


کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟ 
چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟


بر سر دستش برند هدیه برای خدا 

ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا


زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل
خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا


نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند 
حیف که خاموش شد صوت دعای رضا


یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک 
خون جگر جوشد از خشت طلای رضا


از در باب الجواد می شنوم دم به دم 
یا ابتای پسر، وا ولدای رضا


بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم 
باز دلم در وطن کرده هوای رضا


گر برود در جنان یا برود در جحیم 
بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان


کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان 
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان 


آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی 
معصومۀ مظلومه، کجا بود رضا جان 


بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه 
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان 


تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب 
کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان 


تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا
بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان 


یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت 
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان 


جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها 
این زهر، برای تو شفا بود رضا جان 


از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت 
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان 


روزی که نبودیم در این عالم خاکی 
در سینۀ ما، سوز شما بود رضا جان 


از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را 
عمری درِ این خانه گدا بود رضا جان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

امام رضا علیه السّلام - مـتـــــن روضــــه ، داستان ، مطلب

امام رضا علیه السّلام 

 


مـتـــــن روضــــه

دواع امام رضا ع و کیفیت شهادت حضرت

داستان

 کرامات :

صله‌ی امام رضا علیه السلام به یک شاعر با اخلاص

 


مطلب

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بس که این زهر جفا با جگرم غوغا داشت


بس که این زهر جفا با جگرم غوغا داشت
پاره هاى دل من ناله ى یا زهرا داشت

دل سوزان مرا جز عطشم یاد نبود
گوشه ى حجره ى در بسته دلم غوغا داشت

در غریبى بخدا دادن جان سخت تر است
روز تنهایى من غربتى از مولا داشت

لرزش زانوى من روضه ى اکبر مى خواند
سینه ام ناله اى از گل پسر لیلا داشت

سر زانوى جوادم که سرم سنگین شد
اشک دردانه ى من عالمى از معنا داشت

نه سنانى به تنم بود، نه نیزه، نه لگد
دلم اما بخدا صحنه ى عاشورا داشت

پاره هاى بدنم زیر سُم اسب نرفت
حجره ام روضه اى از بى کفن صحرا داشت

معجر خواهر من را سر نیزه نزدند
کِى حریم حرمم یورشى از اعدا داشت؟

به کنیزى که نخواندند تو را؛ معصومه
کِى چو زینب دل تو شیون و پر غوغا داشت؟

قوم نامرد مرا با لب عطشان کشتند
لحظه ى آخر من زمزمه سقا داشت

روبروی تو نهم بلکه دل ارام شود
چه کنم هر چه کنم حل نشود مشکل من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آمد از راه و کشید آرام عبا روی سرش

آمد از راه و کشید آرام عبا روی سرش

یعنی امروزست روز ناله‌ها‌ی آخرش

هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت

می‌کشد خود را به سوی خانه مثل مادرش

روی خاک کوچه دنبالش اگر دقت کنی

بنگری آثاری از خاکی‌ترین بال و پرش

او زمین می‌خورد و می‌خندید بر حالش عدو

این هم ارثی بود که برده ز جدّ اطهرش

صحنه جان دادن او روضه مستوره شد

حجره در بسته می‌داند چه آمد بر سرش

بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن

خادمش دید و ولی هرگز نمی‌شد باورش

یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت

از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش

کربلا بابا رسید اما پسر افتاده بود

قلب شاعر آب شد در این دو بیت آخرش

هر چه قدر آغوش خود وا کرد اکبر جا نشد

تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کرده دلم هوایت یا ثامن الائمه


کرده دلم هوایت یا ثامن الائمه 
هر دم زنم صدایت یا ثامن الائمه 

دست مرا تو هرگز خالی نمی گذاری 
قربان این عطایت یا ثامن الائمه 

بهر توسل امشب دلها روانه گشته 
از صحن باصفایت یا ثامن الائمه 

یک شعبه از بهشت است صحن و سرایت آقا 
دل میبرد سرایت یا ثامن الائمه 

دلتنگت هستم آقا اذنی بده بیایم 
تا جان کنم فدایت یا ثامن الائمه 

هنگام جان سپردن کردی صدا جوادت 
قربان آن نوایت یا ثامن الائمه 

یاد حسین زهرا لب تشنه جان سپردی 
شد طوس کربلایت یا ثامن الائمه 

در شهر طوس بودی هرگز کسی نه دزدید 
انگشتر و عبایت یا یا ثامن الائمه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای شاه خوبان جانم رضاجان

السلطان ابالحسن ابالحسن ابالحسن(۲)

ای شاه خوبان جانم رضاجان
ای ماه تابان جانم رضا جان
ای بیکران تو مانند باران
شمس الشموس و شاه خراسان

السلطان ابالحسن.....(ع)

بند دوم

باب النجاتم باب الجوادت
بنًَموده ام من هر لحظه یادت
کرببلا شد باب المرادت
من سر سپرده بر عدل و دادت

السلطان ابالحسن...(۴)

بند سوم

آهوی دشتم چشمم براهت
در انتظار نیمه نگاهت
چشم من و آن رخسارِ ماهت
آسوده‌ خاطر من در پناهت

السلطان ابالحسن.....(۴)

بند چهارم

باغ بهارم صبر و قرارم
غیر از تو آقا یاری ندارم
سر بر حریم و خاکت گذارم
ای روشنی بخش شام تارم

السلطان ابالحسن.....

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گر چه آلوده تن و نامه سیاه آمده ام


گر چه آلوده تن و نامه سیاه آمده ام

 کن عنایت که به امید نگاه آمده ام

 حرمت کعبۀ عشق و نگهت چشم خدا

 به طواف حرمت غرق گناه آمده ام

 خسته از سرکشیِ نفس ز حق بی خبرم

 شب ظلمانی ام و در پی ماه آمده ام

 نکند روی بگردانی و راهم ندهی

 که به امید نگاه، این همه راه آمده ام

 همه ی حاجت من دیدن رخسار شماست

 " من بدین در، نه پیِ حشمت و جاه آمده ام "

 همه ی هستی من اشک غم کرببلاست

 زان سبب محضرتان جامه سیاه آمده ام

 کربلا، کرب و بلا در دل ما ساخته است

 کز غمش با شرر و شعلۀ آه آمده ام


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دوست دارم صدات کنم تـوهـم منونـیگا کـنی

 

دوست دارم صدات کنم تـوهـم منونـگا کـنی

مـن تـورونـگا کـنـم تـوهـــم مـنــوصدا کنی

قـربـون چـشـا ت بـرم از راه دوری اومـدم

جا ی دوری نـمــیـره اَگَـه به مـن نـگا کنی

دل مـن زنـدونِـیِـه تـوئی که تنها مـیـتـونی

قـفـســـو وا کـنــی و پــرنـــده رو رهـا کنی

میشه کـنـج حـرمـت گـوشـۀ قـلـب مـن باشـه

مـیـشــه قـلـب مـنـو مـثـل گـنـبـدت طلا کنی

توسرت شـلـوغـه زیردست وپات فـراوونَـن

ازخـدا مـیـخـــوام کـمـی به زیرپا نـگا کنی

تـوغـریبی و مـنـم غـریـبـم امّـا چی مـیـشـه

ایـن دل غــــریـبـه روبــا خــودت آشـنا کنی

دوست دارم توایوون آئینه ات صبح تاغروب

مـن با تـوصـفــا کـنــم تـوهــم مـنـودعا کنی

به و فای کـفـتـرای حـرمت مـنـم مـیـخـوام

کـفــتـری با شـم که تـنـهـا تـومـنـوهـوا کنی

د لـمـو گـره زدم به پـنجره ات دارم مـیـرم

دوست دارم تا من میام این گره هارو وا کنی

صدهزار دفعه ام شده پای ضریح زارمیزنم

تا د لـت یه با ر بـسـوزه دردمـو دوا کنی

دوست دارم که ازحالا توصبح محشرهمیشه

من رضا رضا بگـم تـوهـم مـنـو رضا کنی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم


ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم

تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم 
منم خاک درت غلام و نوکرت

مران از در مرا به جان مادرت 
علی موسی الرضا4

غیر تو یاری ندارم با کسی کاری ندارم

گر مرا از در برانی جای دیگر من ندارم 
تو خوبی من بدم به این در آمدم

به جان فاطمه مکن مولا ردم 
علی موسی الرضا4

به دلم کن یک نگاهی تا نماند یک گناهی

به یقین با یک نگاهت می شوم دور از تباهی 
نگاهم سوی تو بهشتم کوی تو

 دلم خورده گره به تار موی تو 
علی موسی الرضا4

تو رئوف و مهربانی قبله ی درماندگانی

از تو ممنونم دلم را در حریمت می کشانی 
الا ای یار من تویی دلدار من

نظر کن بر دل سیاه و زار من 
علی موسی الرضا4
دل به امید تو بستم بر سر راهت نشستم

می رسد جامت به دستم از می عشق تو مستم 
امیر کاروان امان ای الامان

مرو پیشم بمان امام مهربان 
علی موسی الرضا4

جان به قربان نگاهت دل فدای روح ماهت

سینه بگشا تا بیایم ای رضا جان در پناهت 
منم دیوانه ات مقیم خانه ات

تویی باغ و گل و منم پروانه ات 
علی موسی الرضا.

ای همه بود و نبودم خاک تو مهر سجودم

از ازل مهرت سرشته در تمام تار و پودم 
نظر کن بر دلم اگرچه غافلم

دعا کن کربلا کند حق شاملم 
علی موسی الرضا4

ای امام هشتمینم نور رب العالمینم

نظری کن تا که روزی روی ماهت را ببینم 
دلم سرمست توست فقط پابست توست

کلید مشکلم فقط در دست توست 
علی موسی الرضا4


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام


السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام
هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام

السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام
آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام

السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما
آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت
جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت

زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا
چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا

در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا
یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا

فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما
برکتِ دنیای ما وُ شافیِ عقبای ما

ای امام نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا
گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا

تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس
مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس

اقتدار کشورِ ایران همه از نامِ توست
روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست

گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو
شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰